دردناک ترین اتفاقات زندگی ما درسهایی در بر دارند که باید بیاموزیم.همه چیز درون ماست.

ساخت وبلاگ
میخوام تصور کنید به جنگلی بزرگ رفتیدو ناگهان یک پایتان در تله ای که برای شکار حیوانی بوده گیر کرده و دندانه های تیز تله داخل گوشت و استخوان پایتان فرو میرود.... چیکار میکنید؟آیا ساعتها ماهها ...منتظر میشید که شاید یکی از آن طرفها رد بشه و نجاتتون بده؟؟؟همینطور به خود امیدواری میدید و منتظر معجزه میشینید تا خون از کل بدنتون خارج شه؟یا با همون پای در تله به راهتون ادامه میدید تا به کل از نفس بیفتید؟؟و یا نه این امید واهی به معجزه و یا فردی که بیاد و نجاتتون بده را رها میکنید و میفهمید با پای گیر کرده نمیتونید راه برید و تصمیم میگیرید کاری بکنید؟؟؟؟با زحمت با دستتون تله را باز میکنید و خودتون را نجات میدید.بلند میشید می ایستید.میدونم پای زخمی شما درد داره.خونریزی داره.زخمه.اما به جاش رها شدید.میتونید حالا برید دنبال درمان.دنبال کمک.الان امید واقعی دارید که بالاخره خوب میشید دیر یا زود.دیگه امید واهی ندارید.امیدتون واقعیه....زخمتون با گذر زمان و کمک خود و دوستان و دکترها خوب میشه.لطفا به گذشته و اتفاقات دردناک و تلخ و زجر اور زندگیتان نچسبید.خودتونو رها کنید و خارج بشید از هروضع بدی.شاید این رهایی درد داشته باشه اما بالاخره خوب میشید.و میتونید به سوی اهدافتون پیش برید.اما موندن و تحمل شرایط بد شمارو نابود میکنه...خیلی خوب چند نفر ازما سالها منتظر بودیم کسی بیاد کمکون و مارو خوشبخت کنه؟چند نفر از ما توی رابطه ای اشتباه گیر افتادیم سالها ماهها و با یک امید واهی منتظر معجزه بودیم و نمیخواستیم قبول کنیم این رابطه اشتباهه...چقدر سعی کردیم کسیو تغییر بدیم اما خودمون تغیر ندیم و خودمون تصمیم نگیریم؟و زمام زندگی و مسیولیت زندگیمونو قبول نکنیم؟امید همیشه خوبه اما امید واهی مانع رشد ماست.باید بلند شیم کاری بکنیم با واقعیت هرچند تلخ روبرو شیم مسیولیت قبول کنیم خوب و بد خودمونو دوست بداریم.همه را ببخشیم و از بیرون به زندگی و داستان زندگیمون نگاه کنیم و با امید واقعی و تلاش به رویاهامون دست پیدا کنیم .نقش آدم مظلوم و قربانی و توی تله افتاده کافیه.همه چیز به خود ما بستگی داره.ما مسیول زندگی خودمان هستیم.همه ما قوی و قدرتمندیم .از تلخیهای زندگی باید درسهای خودمان را بگیریم و برای رسیدن به اهدافمون استفاده کنیم.خودمان را هرجور هستیم قبول کنیم و بپذیریم.فقط اینجوری رها و آزاد میشیم و دیگه نمیگیم چرا این اتفاق برای من افتاد.چرا من و....وقتی دست از مقاومت بیهوده برداریم و و واقعیت و قبول کنیم و خودمان و زندگی و اتفاقات آنرا بپذیریم آزاد میشیم که بهترین خودمان باشیم.معجزه و خوشبختی در دستان خود ماست.دوستتون دارم.دکتر بیتا بروفه

دکتر بیتا بروفه.روانشناس و مشاور...
ما را در سایت دکتر بیتا بروفه.روانشناس و مشاور دنبال می کنید

برچسب : دردناک ترین حوادث,دردناک ترین حوادث ایران, نویسنده : 9bitaboroofeh4 بازدید : 288 تاريخ : پنجشنبه 13 آبان 1395 ساعت: 6:39